نوشته شده توسط : breketid

یکی از سفره های سادۀ «هفت سین» در غربت

بله، می دانم. چهار روز از ماه فروردین گذشته است و سه روز از نوروز سال ۱۳۹۱ خورشیدی. حالا چه وقت تبریک گفتن است؟ تا حالا خواب بودی؟ یک تُک پا می آمدی به ساختمان اجاره ای «بوش هاوس»، مثل بقیۀ «سخن پراکنان» بخش فارسی بی بی سی، در هشتادمین سالگرد تأسیس «بخش جهانی» و در موقع تحویل سال خورشیدی، با همان زبان مادری و آباء و اجدادیت به همۀ فارسی زبانان، دری زبانان، و تاجیکی زبانانِ «نوروز دار» و «سال را از اوّل بهار شروع کن» تبریک عرض می کردی و صد سال به از این سالها می گفتی و برای همۀ آنها و همۀ مردم جهان، چه آنها که در نیمکرۀ شمالی بیستم مارس روز اوّل بهارشان بود، چه آنها که در نیمکرۀ جنوبی تازه پاییزشان شروع می شود، تندرستی و شادی مدام آرزو می کردی، و برای همۀ سیاستمداران و سرمایه داران و اسلحه داران جهان عقل سلیم و وجدان بیدار، و آنوقت بر می گشتی به خانه ات و می نشستی و صبر پیش می گرفتی و دنبالۀ کار خویش می گرفتی! بله؟

بعله! درست می فرمایید، امّا آخر این بندۀ حقّ فقط هفته ای یک روز، آن هم روزهای جمعه که حسنی به مکتب می رود، در بخش فارسی پیدایم می شود و اگر جمعۀ پیش تبریکاتم را عرض کرده بودم، بیست و ششم اسفند بود و تا حالا از یادتان رفته بود که این بندۀحقّ هم تبریکات نوروزی خودش را عرض کرده است. تازه بر طبق سنّتِ جشن نوروزی، که می گویند بنیادش را اهورا بیامرز جمشید گذاشت، از اوّل تا دوازدهم فروردین، هر وقت عید مبارکی بکنید، بی موقع نیست و در پیشگاه بزرگواران مورد قبول واقع می شود.

گفتم جشن نوروزی و از جمشید اسم بردم، یکدفعه یاد رفیق شفیق درست پیمانم استاد مصلح الدّین زشکی خراسانی افتادم که ترکیب بند گونه ای دارد که گمانم مال آن موقعی باشد که ایران و عراق هنوز از جنگ با همدیگر فارغ نشده بودند.

سردر ساختمان «بوش هاوس»، خانۀ اجاره ای زبانهای خارجی رادیو بی بی سی

حالا با این وقایع مولمه ای که در لیبی و مصر و سوریه و جاهای دیگر خاور میانه حادث شده است و با ادامۀ اوضاع اسفبار در افغانستان و عراق، فکر می کنم اگر این عارف بی ادّعا خودش را از موزون گویی و قافیه بندی بازنشسته نکرده بود، یک ترکیب بندگونۀ جدید می گفت خیلی تلخ تر و دردناک تر از اوّلی.

متن کامل این ترکیب بندگونه را در بایگانی راکد بی بی سی پیدا کردم و در اینجا بند اوّل و بند ماقبل آخرِ آن را برایتان می خوانم:

ای سالِ نو ، کلاً چه طوری؟ در چه حالی؟

بیش و کم آیا در مدارِ پارسالی؟

از شادمانی خالی و پُر از ملالی؟

ما را بگو تازه چه آوردی رَه آورد؟ ...

ای سالِ نو ، گر تو نظیرِ سالِ پیشی،

در شیوه و رفتار بر منوالِ پیشی،

دنبالۀ اوضاع در احوالِ پیشی،

یا نو مخوان خود را و یا بر گرد، بر گرد!

مثل گلهای بهاری شکفته باشید، مثل سروها دراز عمر، مثل آفتاب سالم، مثل باران با طراوت، و مثل دماوند سربلند و استوار

امّا من بندۀ حقّ به اندازۀ آن عارف خستۀ وارسته، مآیوس نیستم و اقّلاً از این یک بابت خوشحالم که وقتی نوروز «جمشیدی» را با نوروز «میلادی» مقایسه می کنم، می بینم ما سالمان درست در اوّلین روز بهار که فصل اوّل سال در طبیعت است، شروع می شود، نه در وسط چلّۀ زمستان.





:: برچسب‌ها: د , کنسرت , جدید ,
:: بازدید از این مطلب : 311
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 5 فروردين 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: